به گزارش راهبرد معاصر؛ موفقیت تجاری و اقتصادی ایران بسته به اتخاذ استراتژی تجاری متناسب با هر کشور است، راهبرد معاصر در سری یادداشت های دیپلماسی اقتصادی خود این ایده را از کشورهای منطقه آغاز کرده است، در این قسمت بسته تجاری پک ارمنستان-آذربایجان را میخوانید، اتصال به هاب تجاری کشورهای مشترک المنافع، استفاده از خلاهای انرژتیک در این منطقه و فرصت استفاده از کارت این کشورها در دیپلماسی اقتصادی با ترکیه و روسیه از جمله ظرفیت های این بخش است.
منطقه قفقاز در طول تاریخ، آماج درگیریهای ژئوپلوتیک و ژئواکونومیک و عرصۀ رقابت قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای بوده است. این منطقه یکی از مسیرهای پیوند شرق و غرب و به عنوان کاملکننده جاده ابریشم از آن یاد میشود. پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز شرایط اقتصادی این مناطق تغییر کرده و جهتگیری های سیاسی متفاوت هر یک از این کشورها، باعث گسترش روابط اقتصادی-سیاسی کشورهای این منطقه با جهان شد. قفقاز جنوبی که روسها بدان ماورای قفقاز میگویند، نیمه جنوبی سرزمین قفقاز است. قفقاز ناحیهای میان دریای خزر و دریای سیاه است که به دو بخش قفقاز جنوبی (ماورای قفقاز) و قفقاز شمالی تقسیم میشود. قفقاز جنوبی شامل کشورهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و بخشهای کوچکی از شمال باختری ایران و شمال خاوری ترکیه جمعاً به مساحت حدود ۳۰۰،۰۰۰ کیلومترمربع میباشد.
امروزه در عرصه بینالملل از دیپلماسی اقتصادی به عنوان ابزاری برای ایجاد هژمونی و مزیت رقابتی یاد میشود. از سوی دیگر با گسترش روابط اقتصادی کشورها و درهم تنیده شدن منافع بین کشورها، همواره منازعاتی فی ما بین کشورها برای کسب بازارهای بیشتر و در نتیجه گسترش اقتصاد رخ میدهد. بر این اساس دیپلماسی اقتصادی به عنوان یک رویکرد اقتصاد محور در سیاست خارجی و تعیین راهبردهای عملیاتی برای ایجاد روابط اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار گشته است. دیپلماسی اقتصادی به موضوعاتی از قبیل ثبات اقتصادی، امنیت غذایی، حفظ محیط زیست، آموزش، بهداشت و سلامت، سرمایهگذاری و... میپردازد. در تعریف اصطلاح دیپلماسی اقتصادی باید گفت به اقداماتی رسمی دیپلماتیکی اطلاق میشود که یک کشور در راستای جذب سرمایه خارجی، افزایش صادرات، عضویت در سازمانهای اقتصادی بینالمللی و ... انجام میدهد.
پس از جنگ قره باغ تنشها بین کشورهای منطقه قفقاز بیشتر شده و مرزبندی سیاسی این کشورها با یکدیگر باعث اخلال در رشد اقتصادی منطقه شده است. با وجود آنکه سیاستمداران و اقتصاددانان تنها راه حل، خاتمه دادن به این منازعات را گسترش روابط اقتصادی میدانند اما وجود سه کشور مستقل یعنی ارمنستان، گرجستان و جمهوری آذربایجان؛ سه منطقه دارای استقلال خودخوانده یعنی آبخازیا، اوستیای جنوبی و جمهوری قرهباغ و سه یا احتمالاً چهار واحد خودمختار یعنی آجارستان، مارنئولی، آخالکالاکی و تالش به روشنی بیانگر وجود یک ساختارآنارشیسم (اقتدارگریزی) در مجموعه امنیتی قفقاز جنوبی است. در جریان جنگ قره باغ کشورهای آمریکا، ترکیه و رژیم غاصب صهیونیستی از آذربایجان حمایت کردند و سمت و سوهای جهتگیری آذربایجان و مناسبات اقتصادی آن با این کشورها عجین گشت. از سوی دیگر روسیه از ارمنستان حمایت کرد و این کشور هم به سوی روسیه رفته و وابستگی شدیدی بدان پیدا کرد.
با توجه به مطالب ذکر شده و از آنجایی که ایجاد روابط سیاسی-اقتصادی با هریک از این کشورها در حال حاضر به معنی از دست دادن دیگری میباشد و با توجه به مخالفت شدید روسیه و ترکیه با دخالت ایران در ایجاد صلح بین این دو کشور به علت ایجاد هژمونی، جمهوری اسلامی ایران باید به دنبال راهی برای استفاده حداکثری از مزیتهای این منطقه باشد. تنها راهی که قبل از انتخاب یکی از این دو کشور در ذهن خلجان میکند، ایجاد یک منطقه پولی مشترک بین ایران، روسیه، ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان است.
اما با توجه به اینکه ایجاد چنین منطقه پولی در کوتاه مدت ممکن نیست؛ در ابتدا ساختارهای اقتصادی دو کشور را بررسی کرده و سپس با تشریح ظرفیت بزرگ اقتصادی منطقه آزاد ارس به رویکردهای ایجابی دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در خصوص این کشورها میپردازیم.
جمهوری آذربایجان
آذربایجان تنها دولت واقع در مرزهای شمالی ایران است که از نیروهای روس برای کنترل مرزهای خود استفاده نمیکند. این کشور حدود 766 کیلومتر مرز مشترک با ارمنستان دارد و از جنوب به جمهوری اسلامی ایران متصل میشود؛ همچنین این کشور از شرق به دریای خزر محدود است. محصور بودن کشورهای حوزه دریای خزر از جمله آذربایجان به خشکی و عدم دسترسی به آبراههای بینالمللی برای ایجاد مراودات اقتصادی مخصوصا در حوزه انرژی به چالشی فرا منطقهای تبدیل گشته است.
در حال حاضر ساختار اقتصادی جمهوری آذربایجان، ترکیبی از فعالیتهای متمرکز دولتی و اقتصاد در حال گذار است. بزرگترین ظرفیتهای آذربایجان، منابع گسترده نفت و گاز طبیعی، اراضی حاصل خیز کشاورزی و تاسیسات بزرگ صنعتی باقیمانده از دوران اتحاد جماهیر شوروی است. پس از پایان جنگ با ارمنستان اقتصاد این کشور به سوی اقتصاد بازار آزاد حرکت کرد هرچند که در مقاطعی از زمان دچار بیثباتی گشت اما هماکنون به نقطه ایدهآل خود نزدیک شده است.
اقتصاد جمهوری آذربایجان در دو بخش کلی انرژی و سایر بخشها قابل بررسی است. علاوه بر این، این کشور دارای منابع طبیعی و معدنی غنی بوده و صنایع پتروشیمی در این کشور رونق خاصی دارد. این کشور توانایی تولید لوازم الکتریکی، تجهیزات حوزه نفت و گاز و ماشینسازی و تولید انواع محصولات کشاورزی اعم از پنبه، توتون، غلات، سیب زمینی و ... را دارا میباشد. هرچند که تنها 7 درصد از اراضی این کشور را زمینهای کشاورزی تشکیل میدهند اما بخش کشاورزی این کشور در دوران اتحاد جماهیر شوروی به تنهایی 10 درصد تولید خالص کشاورزی شوروی را تامین میکرده و این نشان از توسعهیافتگی و توانمندی این کشور در بخش کشاورزی دارد.
مزیت بزرگی که این کشور میتواند برای ما ایفا کند متصل کردن ما به کشورهای مشترک المنافع و پس از آن به اروپا میباشد. از آنجایی که ایران بزرگترین منابع گازی جهان را داراست و اروپا علاقهمند به ایجاد جایگزینهایی برای تامین انرژی میباشد متصل شدن خط انتقال انرژی از طریق آذربایجان به اروپا میتواند وابستگی اروپا به ما را افزایش داده و آسیبپذیری تحریمی ما را کاهش دهد.
کارت بازی با ترکیه و روسیه
منطقه بلاخیز قفقاز جنوبی همیشه جایگاه تنازع بوده است، نقل است که سهم ابریشم این منطقه باعث جنگ بزرگ میان شاه عباس صفوی و سلطان عثمانی شد، همین خط در تاریخ ادامه پیدا کرده تا الان، در شرایط کنونی میتوان ارمنستان را کارت بازی با روسها و آذربایجان را کارت بازی با ترکها دانست، این همان پیچیدگی قصه قفقاز جنوبی است.
از طرفی شاهد آن هستیم که در طرف ترکیه این کشور پس از سالها محرومیت مناطق شرقی این کشور در حال ایجاد کمربند توسعه شرقی در این کشور است، هنر ایران در میان این همه تناقض این است که بتواند یک همگرایی منطقه ای یا توسعه حدود سیاسی را رقم بزند.
ارمنستان
قبل از استقلال ارمنستان، اقتصاد این کشور صنعت محور و برپایه صنایعی همچون نساجی، الکترونیک، ماشین آلات صنعتی و ... بود اما پاشنه آشیل این کشور وابستگی شدید این کشور به مواد اولیه بود. از اوایل دهه 1990 ساختار اقتصادی ارمنستان تغییر یافته و بیشتر به سمت ساختمانسازی و خدمات رفت. این کشور جزء معدود کشورهایی هست که صنعت فرآوری الماس را در اختیار دارد اما در طول تاریخ به علت نوسان داشتن قیمت الماس حجم سرمایهگذاری و تکیه اقتصاد بر آن متغیر بوده است.
به طور کلی اقتصاد ارمنستان به سه بخش عمده تکیه دارد : اولا بخش صنایع اعم از گردشگری، الکترونیک و ...، ثانیا بخش خدمات و ثالثا بخش انرژی اعم از هستهای و انرژیهای پاک. این کشور دارای معادن مس، آهن، طلا، نمک، مرمر و... است. در زمینه انرژی این کشور به روسیه وابستگی شدیدی دارد، با این وجود نیروگاه هستهای متسامور حدود 42 درصد برق این کشور را تامین میکند. در سالهای اخیر دولت این کشور توجه ویژهای به صنعت توریسم داشته و با فراهم کردن زیرساختهای لازم توانسته است حجم زیادی از درآمد خود را از این صنعت استخراج کند.
بازده سرانه در بخش کشاورزی ارمنستان با وجود محدودیت سرزمینی 80 درصد بالاتر از سطح متوسط دیگر کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق است. با این وجود این کشور نیاز عمده در واردات گوشت و مواد لبنی دارد و علت آن هم این است که به سبب شرایط خاص سرزمینی اکثر جمعیت این کشور شهرنشین بوده و مصرفکننده میباشند. با این همه اوضاع اقتصادی ارمنستان شرایط خوبی را نداشته و علت عمده آن کمبود انرژی و تعطیلی خطوط ریلی و برخی کارخانجات در برخی فصول سال میباشد.
مزیت بزرگی که این کشور میتواند برای ما ایفا کند جدای از بحث ترانزیتی، بازار انرژی هست که به علت نداشتن انرژی همواره بدان نیاز دارد و شاید یکی از دلایل جهتگیریهای سیاسی همواره موافق این کشور روسیه وابستگی شدید این کشور به انرژی تامین شده از جانب روسیه است. از دیگر فرصت های استفاده از کارت ارمنستان برای ایران استفاده از لابی پرنفوذ ارمنی ها در کنگره آمریکاست.
منطقه آزاد ارس
برخی علت وجود مناطق آزاد را تامین کمبودهای توسعه ملی، بهرهگیری از مزایا، پتانسیلها و برتریهای نسبی اقتصاد ملی، رونق صادرات، ایجاد ثبات اقتصادی و ... میدانند. شکل گیری این مناطق میتواند کشور را در حوزه ژئواکونومی توانمند سازد و مناطق مرزی ما را به رونق و آبادانی برساند. از سوی دیگر قفقاز جنوبی به علت پیوستگیهای ژئوپلیتیکی(فرهنگی، تاریخی، قومی، زبانی و...) با ایران در مجاورت منطقه آزاد ارس بوده و همین امر مبین اهمیت ویژه ساختیابی و ارتقاء اقتصادی این منطقه میباشد.
بهره سخن
از آنجا که ایران اسلامی در شرایط تحریمی به سر میبرد و هرگز سر تسلیم در برابر شیطان بزرگ خم نمیکند، در کوتاه مدت بهتر آنست که از ظرفیتهای اقتصادی ارمنستان بهرهبرداری کرده و برنامه بلندمدتتری برای ایجاد مناسبات اقتصادی شرافتمندانه با جمهوری آذربایجان داشته باشد. لازم به ذکر است که توجه کافی به فرهنگ و آداب و رسوم یک ملت برای گسترش روابط اقتصادی در دیپلماسی اقتصادی جایگاه ویژهای دارد، به طور مثال ترکیه بازارهای جمهوری آذربایجان را با تبلیغات ترک زبان اشغال کرده است؛ به عبارت دیگر اگر ما از انتظارات مصرفکننده خارجی مطلع نباشیم هرگز نخواهیم توانست بازارهای جهانی را فتح کنیم.